دومین جلسه هماندیشی سال ۹۹ انجمن صنفی کارفرمایی شرکتهای ايمني
اهمیت HSE در صنایع نفت و گاز
تجارب جهانی نشان داده که با پیشرفت تکنولوژی در جوامع، سلامتی، ایمنی و محیط زیست انسان امروز در معرض خطرات فراوانی است و لازم است که برای ادامه حیات بشر، حفظ این سه مقوله بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. هدف از این مقاله بررسی نقش و اهمیت بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE) در صنایع نفت و گاز از ابعاد و دیدگاههای مختلف و تأکید بر ضرورت وجود نظام یکپارچه مدیریت بهداشت، ایمنی و محیطزیست در این صنایع است. مطالب این تحقیق با استفاده از بررسی و مرور متون داخلی و خارجی معتبر بهداشت، ایمنی و محیط زیست مرتبط با صنایع نفت و گاز گردآوری شده است. نتایج این بررسی نشان میدهد که رعایت و حفظ HSE یکی از اصول توسعه پایدار کشورها است. باید توجه داشت که هدف نهایی هر یک از این سه موضوع، حفظ سلامت و زندگی انسان است و در نظر گرفتن آنها منجر به بهرهوری بیشتر میشود.
یک سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیطزیست زمانی میتواند موفق باشد که رویکرد پیشگیرانه در مورد حوادث و بیماریهای شغلی و خسارتهای زیستمحیطی داشته باشد. به مانند هر سیستم مدیریتی دیگری، فرهنگسازی مناسب از HSEMS منجر به سهولت پیادهسازی و کارایی آن میشود. ازآنجاییکه پیمانکاران نقش مهمی در انجام پروژههای عظیم نفت و گاز کشور دارند لازم است که به امور HSE این گروه توجه ویژهای شود؛ در تمام شرکتهای نفتی دنیا توجه به موضوع HSE از اولویتهای اجتنابناپذیر است بهطوری که بدون اجرای این مدیریت، عملاً مشروعیت فعالیتهای آنها زیر سؤال میرود و ضروری است که در صنایع نفت و گاز کشور ما هم با الگوبرداری از این شرکتها به این مهم توجهی بیش از گذشته مبذول شود.
فرآیند پیچیده تکنولوژی و برداشت بیرویه انسان از منابع طبیعی، منجر شده است که خواسته به حق انسان، یعنی سلامت آدمی، جامعه و محیطزیست، مورد بیتوجهی قرار گرفته و با انقلاب صنعتی و گسترش استحصال انرژی از منابع طبیعی، روند بحرانی و هشدار دهندهای به خود بگیرد. روندی که آتشسوزیها و انفجارهای ویرانگر، وقوع حوادث گسترده و منجر به فوت یا معلولیت در محیطهای کاری، بیماریهای گوناگون حاصل از فعالیت در محیطهای صنعتی، تأثیرات مخرب ناشی از فقدان بهداشت صنعتی در جامعه، تخریب وسیع محیطزیست و آسیب رساندن به لایه حفاظتی ازن، ابتلای زمین به فقر بیولوژیک، گسترش ضایعات و پسماندهای غیرقابل جذب در طبیعت، آلودگی فزاینده در اکوسیستمهای حیاتی زمین و منابع تولید غذا و… گوشههایی از آن است. بقای حیات و حفظ سلامت جسمی و روحی انسان کلید حیات بشر و مراد زندگی او است بنابراین ایجاد و توسعه ساختارهای مناسب برای حفظ و گسترش سلامتی، دستیابی به ایمنیهای لازم و جلوگیری از آسیبهای بهداشتی و محیطزیستی ضروری است.
HSE و توسعه پایدار
HSE با محوریت سلامت، اثر مهمی در روند پایداری توسعه کشور دارد. دستور کار 21 -که برنامهای جهانی و مدرن برای دستیابی به توسعه پایدار در قرن 21 است- در اجلاس زمین در ریودوژانیرو به تصویب رسید. این دستور، حاصل توافق جهانی و تعهدات سران کشورها در خصوص هماهنگی توسعه پایدار با کلیه عوامل اقتصادی، اجتماعی، صنعتی، فرهنگی و مانند اینها و همچنین بهداشت، ایمنی و محیطزیست است. در این دستور کار، حفظ و توسعه سلامت انسان و کاهش خطرات بهداشتی ناشی از آلودگی و عوامل مخاطرهآمیز زیستمحیطی و تدوین برنامههایی در جهت کنترل و کاهش بیماریها مورد تأکید قرار گرفته است. اکنون پس از گذشت بیش از یک دهه از تصویب این دستور کار و پسازآنکه الزامات این الگوی جهانی برای توسعه پایدار در اجلاس سران در ژوهانسبورگ (آگوست 2002) رقم خورد، سلامتی انسان، جامعه و محیطزیست در صدر اولویتها قرار گرفته است. محوری که رویکرد اصلی HSE را در برگرفته و نقش آن را بیش از پیش در ایجاد توسعه پایدار مشخص میسازد. فصول پنجم و هفتم برنامه پنجساله چهارم توسعه کشور ایران هم به ترتیب به تأکید بر حفاظت از محیطزیست و ارتقای سلامت و بهبود کیفیت زندگی پرداخته است که نشان از رویکرد کشور عزیزمان به سمت الزامات توسعهیافتگی است.
ضرورت یکپارچگی و هماهنگی HSE
ترکیب یکپارچه بهداشت، ایمنی و محیطزیست (HSE) از عوامل ساختاری همگون و اثربخش به شمار رفته و انسان را در ارتباط سنجیده با دیگران و محیط پیرامونی قرار میدهد. چیدمان خردمندانه این سه موضوع، بازتاب فرهنگی و روانشناختی سازندهای نیز در میان افراد جامعه داشته و انگیزه بسیار مناسبی را برای ایجاد رفتار متناسب و درخور حیات طیبه فراهم کرده و تعاملات اجتماعی را در سطح بالایی ارتقا میبخشد.
سه موضوع بهداشت، ایمنی و محیطزیست از یک مقولهاند که اثرات متقابل بر هم دارند. هدف غایی هر یک از این سه موضوع حفظ سلامت و زندگی انسان است. ازآنجاییکه انسان هم جزئی از محیطزیست است، هر عاملی که تهدیدکننده سلامت او است در نهایت تهدیدی برای محیطزیست به شمار میآید. یکی از ضرورتهای ترکیب این سه موضوع، جلوگیری از کارهای موازی و کاهش هزینههای مربوط است چراکه نظام مدیریت فراگیر HSE یک رویکرد منظم به کاهش مخاطرات و به حداکثر رساندن فرصتها را ارائه میدهد. در نظر گرفتن توأم این سه موضوع، یعنی بهکارگیری نیروی کار سالم در یک فضای سالم و با تجهیزات و دستگاههای ایمن و درنتیجه تولید محصولی با کیفیت بیشتر از ویژگیهای این نظام است. ضمن اینکه این سه مقوله اثرات همافزایی بر یکدیگر دارند، اثر آنها در بهرهوری کار به مراتب بیشتر و گستردهتر میشود. گرچه بهداشت صنعتی سابقه طولانی در صنعت نفت ایران دارد، ولی هرگز به آن با دید مهندسی نگاه نشده است. وجود این نگاه منجر میشود که بسیاری از عوامل زیانآور (فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی و ارگونومیکی) محیط کار توسط متخصصین بهداشت صنعتی با دید پیشگیرانه شناسایی، ارزیابی و کنترل شود تا مواجهه نیروی کار با آنها به حداقل برسد. درحالیکه قبلاً عمدتاً نگاه درمانی یعنی علاج واقعه پس از وقوع به این مسئله وجود داشت؛ که این یعنی صرف هزینههای زیاد برای درمان نیروی کار آسیب دیده، افزایش غیبتهای ناشی از بیماریها و آسیبهای شغلی و هزینههای مربوط به پرداخت غرامتها، از دست رفتن نیروهای کاری آموزش دیده و با تجربه و صرف هزینههای اضافی برای آموزش نیروهای کاری جایگزین و اتلاف زمان برای موارد فوق.
هنگامیکه سه مقوله بهداشت، ایمنی و محیطزیست تحت یک مدیریت و یک نظام واحد برنامهریزی میشوند، اثرات همافزایی آن به مراتب بیشتر میشود. پس از جنگ جهانی دوم و با تشکیل دپارتمان انرژی آمریکا بحث تلفیق این سه موضوع مطرح شد. البته بحث ایمنی از ابتدای انقلاب صنعتی شکل گرفته است و در طول زمان بحث بهداشت نیز اضافه شده و انجمنها و سازمانهای غیردولتی زیادی در این زمینه شکل گرفته است، نظیر انجمن فلزی که در انگلستان تشکیل شد و به وقایعی نظیر ریزش معادن و صدمات ناشی از کار طاقتفرسا در معادن توجه کرد. مسئله محیطزیست هم در دهههای اخیر به دو مسئله قبل اضافه شده است. در دو دهه اخیر شاهد طرح هماهنگ این سه موضوع بهطور وسیع در سطح جهان هستیم. امروزه بسیاری از شرکتهای دنیا بر این باورند که توجه بیش از پیش به مقوله HSE، باعث موفقیتهای چشمگیری در امر تولید میشود؛ چراکه با بهکارگیری مدیریت یکپارچه HSE میتوان بسیاری از مشکلات و هزینهها را از بین برد و سطح بالاتری از کیفیت را تجربه کرد. بر اساس تجارب صنعتی در کشورهای توسعهیافته، همواره باید این نکته را به خاطر داشت که پیادهسازی HSE در یک جامعه نشانه تمدن و سطح فرهنگ مردم آن جامعه است.
اهمیت بهداشت صنعتی
با توجه به نقش محوری سلامت در مبحث HSE لازم است در این قسمت به تبیین اهمیت بهداشت صنعتی پرداخته شود. در برنامهریزیهای توسعهای، رابطه سلامتی و توسعه پایدار به نحو جدی مورد توجه قرار گرفته و در برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران نیز این موضوع در راستای کاهش مخاطرات تهدیدکننده سلامتی در محیط کار، تدوین مقررات و دستورالعملهای لازم HSE مورد تأکید واقع شده است زیرا وضعیت بهداشتی انسان، تأثیری عمیق بر عملکرد وی دارد و مانند ابزاری مهم برای دستیابی به بالاترین حد بهرهوری تلقی میشود.
امروزه همهی کشورهای پیشرفته و درحالتوسعه به این نکته واقفاند که سلامتی ضامن دستیابی به توسعه پایدار و همهجانبه است. این رویکرد علاوه بر مقابله با بیماری و آسیب، به زمینههای گسترده سعادت و رفاه زندگی و محیط کار میپردازد و معنای عملی آن، درآمیخته شدن تولید اقتصادی با ایجاد سطح زندگی و کار مناسب و تعالییافته است؛ بنابراین توسعه صنعتی مناسب و مردمگرا، منتج به سلامتی است و برعکس اما در توسعه بیرویه و ناپایدار اقتصادی، سلامت افراد، ایمنی و محیطزیست بهشدت تهدید میشوند. به همین دلیل نیز ایجاد تعادل میان «طبیعت و جامعه» با «توسعه صنعتی و اقتصادی» ضروری است.
آنچه گفته شد، ضرورت رویکرد نوین به بهداشت حرفهای، به ویژه در چهارچوب سیستم یکپارچه HSE را دوچندان ساخته است. همانگونه که در مقاوله نامه شماره 155 کنفرانس بینالمللی کار (ILO) آمده است، هر سازمان باید یک سیاست منسجم و روشن راجع به بهداشت حرفهای و ایمنی تنظیم، اجرا و به صورت ادواری بازبینی کند. این رویکرد تمامی عناصر شیمیایی، فیزیکی و بیولوژیکی محیط کار و کلیه فرآیندهای کار اعم از روابط میان عناصر مادی و اشخاصی که در محیط کار میکنند، آسیبها و حوادث مختلف، آموزشهای بهداشت و ایمنی، ارتباط و همکاری در سطوح گروههای کاری و شرکت، حمایت از کارگران و حتی جوامع در ارتباط را در برمیگیرد. بر مبنای همین نگرش نیز مؤسساتی همچون انجمن بهداشت صنعتی آمریکا (AIHA)، «بهداشت حرفهای» را چنین تعریف میکنند: «علم و فنی که تلاش خود را وقف شناسایی، ارزیابی و مهار آن دسته از عوامل و فشارهای ناشی از محیط کار کرده که ممکن است موجب بیماری و نارسایی در بهداشت و سلامت و ایجاد ناراحتیهای عمده و عدم کارایی در میان کارگران و شهروندان شود». روشن است که بهرهگیری از عوامل انسانی باانگیزه و کارآزموده، برخورداری از وسایل و تجهیزات اندازهگیری عوامل زیانآور، برنامهریزی دقیق و پشتیبانی شده از سوی مدیریت سازمان و هماهنگی با بخشهای مختلف، تأثیر همافزایی بر بهبود و تسریع در ایجاد محیط سالم کار خواهد داشت و فرهنگسازی مناسب، زمینهساز اصلی موفقیت است.
عوامل مؤثر در موفقیت مدیریت HSE
یک سیستم مدیریت HSE در محیطهای صنعتی زمانی میتواند بهطور مؤثر اجرا شود و به اهداف خود برسد که سبب جلوگیری از بروز حوادث، کاهش خسارات مالی و صدمات جانی، حفظ منابع و محیطزیست و افزایش بازده کاری شود و به عوامل اثرگذاری همچون تعهد مدیریت ارشد، مسئولیتپذیری مدیریت و کارکنان، مشارکت کارکنان، شناسایی و کنترل خطرات، تحقیق در مورد حوادث، آموزش و ارزیابی دورهای سیستم، توجه کافی نماید.
پیادهسازی فرهنگ HSE
به منظور تقویت تیم مدیریت HSE باید در امر فرهنگسازی آن نیز تلاش کرد زیرا ایجاد فرهنگ و تصویری صحیح از آن باعث سهولت بیشتر در پیادهسازی و کارایی بهتر در اجرای آن میشود. بر اساس تجارب بهدستآمده از HSE شرکتهای نفتی دنیا، به منظور پیادهسازی فرهنگ HSE در یک سازمان باید مواردی را مدنظر قرار داد که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
الف- تعریف دیدگاههای استراتژیک
– به منظور دستیابی به کسبوکاری پایدار، باید به کلیه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی تولید توجه شود؛
– HSE باید به عنوان ارزشی خاص در سازمان و در کنار مسائلی همچون کیفیت، برنامهریزی و… قرار گیرد؛
– باید به این مسئله اعتقاد داشت که میتوان از کلیه حوادث و بیماریهای شغلی پیشگیری کرد؛
– یک تغییر فرهنگی خاص در رابطه با HSE در ردههای بالایی و پایینی سازمان صورت پذیرد؛
– تعریف عملکرد HSE در طول زمان؛
با داشتن دیدگاههای فوق میتوان عملکرد آن را به صورت الزام قانونی، اشتیاق درونی و تعهد پیشبینی کرد.
ب- تعریف پایههای سیستم مدیریت HSE به لحاظ فرهنگی
– تعهد آشکار مدیران از طرق نظارت مستقیم و تشویق کارکنان؛
– داشتن ارتباط مستقیم با کارکنان و گفتگو درباره مسائل HSE؛
– ایجاد سیستم جمعآوری پیشنهادها و نظرات کارکنان درباره HSE؛
– مدیریت انحرافات (انحرافات کوچک باعث بروز حوادث بزرگ میشوند، لذا باید با تحقیق و بررسی علمی صحیح، ریشه حوادث را کشف و از بین برد و نیز از بروز آنان در آینده پیشگیری کرد. برای این منظور باید از راهکارها و ابزارهایی چون سیستم ثبت دائمی رویدادها، برگزاری دورههای آموزشی خاص به منظور کاهش اشتباهات کارکنان و برگزاری دورههای آموزشی خاص برای پیمانکاران استفاده کرد).
– مسئولیت مستقیم (مدیران باید مسئولیت مستقیم حوادثی که در زمینه HSE به وقوع میپیوندد را پذیرفته و خود را در قبال آن مسئول بدانند. بدین منظور مدیران باید دست به اجرای فعالیتهایی بزنند؛ به محض بروز حادثه به سرعت در محل وقوع آن حضور یابند، کمیتههای مختلف HSE تشکیل دهند، سیستمی برای دسترسی کارکنان به یافتههای کمیتههای HSE در باب علل حوادث ایجاد کنند تا آنان از تجربیات گذشته درس بگیرند، بر ارتقای رفتار کارکنان به سمت رفتارهای بیخطر و بدون اشتباه تمرکز کنند).
توجه به HSE پیمانکاران
تجربه سالیان دراز مدیران اجرایی کشور حکایت از آن دارد که در اجرای پروژههای عظیم نظیر ساخت پالایشگاههای نفت و گاز مهمترین عاملی که میتواند به انتقال و ارتقای فنآوری ملی منجر شود، حمایت از ایجاد و تقویت شرکتهای پیمانکار جامع یا عمومی در کشور است؛ شرکتهایی که بتوانند اجرای یک طرح بزرگ را بهطور کامل بر عهده گیرند و با انتخاب مهندسان مشاور معتبر نسبت به انجام خدمات مهندسی طرح اقدام کنند و در صورت لزوم طرح را به اجزای قابل تفکیک تقسیم کرده، با انتخاب پیمانکاران فرعی نسبت به خرید تجهیزات و نصب و راهاندازی آنها همت گمارند و بتوانند هماهنگی لازم را بین پیمانکاران فرعی ایجاد کنند و با نظارت مهندسی و کنترل پروژه، مسئولیت کیفیت کار و عملکرد مناسب طرح و زمانبندی و هزینه نهایی آن را نیز بپذیرند.
با رشد روزافزون تکنولوژی در صنعت نفت و گاز هنوز کماکان با افزایش خطرات و ریسکهای ناشی از کار مواجه هستیم. کنترل این خطرات نیازمند نوعی سیستم مدیریتی است که منجر به کاهش این خطرات و حصول اطمینان از افزایش ایمنی، رفاه پرسنل و همچنین حفاظت از محیطزیست شود. ازآنجاییکه مدیریت بهداشت، ایمنی و محیطزیست از موارد کلیدی و بسیار مهم در اجرای پروژههای نفت و گاز است، لذا لازم است تا با رعایت انضباطهای HSE در سازمانهای پیمانکاری، نقش مهمی در کاهش ریسکها و خطرات کاری و درنتیجه آن ارتقای HSEMS کشور ایفا کرد. این در حالی است که امروزه شرکتهای پیمانکار بینالمللی، مدیریت اعمال شده HSE و چگونگی عملکرد در این زمینه را به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای بازاریابی جهانی میدانند و همواره برای بهبود وضعیت مدیریت HSE موجود و ارتقای آن میکوشند تا آمار و اطلاعات مدیریت اعمال شده به مشتری (کارفرما) نشان دهد تا در بخش HSE، سیستماتیک اندیشیدن و عمل کردن هدف نهایی است.
سازمانها هرساله با میلیاردها دلار خسارات انسانی، تجهیزاتی و حیثیتی به علت حوادث و بیماریهای ناشی از کار و رفع آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از فعالیتهای خود مواجه هستند. این خسارات از موانع مهم توسعه محسوب میشوند و لذا منطقی است که مدیریت سازمانها به موازات توجه به سایر جنبههای مدیریتی از قبیل کیفیت، اقتصادی و مالی، تکنولوژی و تولیدی، مدیریت در جنبههای بهداشت حرفهای، ایمنی و محیطزیستی شرکت خود به ویژه پیمانکاران را نیز مدنظر داشته باشند؛ چراکه بهبود در عملکرد کلی سازمان بدون پرداختن به این جنبهها امکانپذیر نیست.
HSE در شرکتهای نفت و گاز خارجی
همانطور که قبلاً اشاره شد، موضوع HSE در شرکتهای نفت و گاز دنیا از اولویتهای مهم است، لذا در اینجا سعی شد تا به دنبال موارد فوقالذکر، به منظور تأکید بیشتر بر اهمیت HSE در صنعت نفت و گاز به تشریح وضعیت این مقوله در برخی از شرکتهای خارجی پرداخته شود.
– شرکت STATOIL
استات اویل یک شرکت نفت و گاز در سطح بینالمللی است که در 31 کشور حضور دارد و از این میان در 15 کشور به اکتشاف و تولید میپردازد. شعار همیشگی این شرکت «کسبوکار استات اویل هیچگونه آسیب، حادثه و ضرری برای افراد و محیطزیست نخواهد داشت» است که الزامات ذیل را در پی داشته است:
– به خوبی برنامهریزی کند، ارزیابی در طول روند کار داشته باشد و برای کار کردن به شکل ایمن، وقت صرف کند؛
– در جهت رضایت شغلی و محیط کاری مناسب، سرمایهگذاری نماید؛
– به راهحلهای ریشهای بیندیشد؛
– برای استانداردهای بالای عملیاتی HSE تسهیلات جدید طراحی کند؛
– همیشه در پی بهتر انجام دادن کارها باشد.
سیستم مدیریت HSE شرکت بر پایه چهار عنصر برنامه، اجرا، بررسی و بهبود است. خطمشی HSE آن عبارت است از عدم بروز آسیب، سانحه و ضرر برای انسانها و محیطزیست. در استات اویل HSE یک مسئولیت مستقیم برای مدیریت است. سرمایهگذاری روی سلامتی، ایمنی و محیطزیست از اولویت بالایی برخوردار است. وجود رابطه نزدیک بین عملکرد خوب HSE و نتایج مالی یک شرکت، به اثبات رسیده است. ایجاد یک شرکت نفت و گاز بینالمللی در کلاس جهانی مستلزم آن است که در زمره پیشروترین اجراکنندگان بهداشت، ایمنی و محیطزیست باشد. به اعتقاد مدیران شرکت، اگر مسئولیتهای HSE به شکل جدی به عهده گرفته نشود، آنها مشروعیت و رقابت را از دست خواهند داد.
– شرکتهای نفت و گاز نروژ
وزارت کار نروژ، لایحهای را در مورد بهداشت، ایمنی و محیطزیست در صنعت نفت و گاز این کشور ارائه کرده که بر اساس آن، هیئت تحقیقات نروژ یک برنامه تحقیق توسعه 5 ساله را با هدف ایجاد ظرفیت در زمینهی HSE صنعت نفت و گاز به سال 2002 آغاز کرد. تمرکز این لایحه روی روشها و ابزارهای مدیریت HSE، بهداشت و محیط کار و مدیریت خبره در زمینه HSE و ریسک است. برنامه فعلی HSE آنها بر مبنای موارد ذیل استوار است:
– همکاری بین متخصصین نروژی و مؤسسات آموزشی؛
– همکاری بین پروژههای تحقیقاتی؛
– همگامی با توسعه تکنولوژی.
راهکارهایی برای پیادهسازی بهتر HSE
– هماهنگی با مفهوم HSE در برنامهریزی صنعت، پشتیبانی، تصمیمگیری و عملیات؛
– کمک به بهبود فرهنگ HSE میان شرکای نفت و گاز؛
– ایجاد محیطی متعادل برای کارکنان و تلاش برای سودآوری بیشتر؛
– ایجاد درک واقعی از فواید سرمایهگذاری در فعالیتهای HSE؛
– تقویت فعالیتهای آموزشی مرتبط با HSE
– درگیر ساختن دانشگاهیان و کاربران شرکتها با پروژههای تحقیق و توسعه (R&D) در زمینه HSE.
نتیجهگیری
امروزه همهی کشورها به این نتیجه رسیدهاند که برای نیل به توسعه پایدار، سلامتی انسان، جامعه و محیطزیست باید در صدر اولویتها قرار بگیرند. خوشبختانه اختصاص فصول پنجم و هفتم برنامه پنجساله چهارم توسعه کشور ایران به حفاظت از محیطزیست و ارتقای سلامت و بهبود کیفیت زندگی نیز نشان از رویکرد کشور به سمت مقوله HSE دارد. لازم است که در جریان توسعه اقتصادی، به منظور دستیابی به توسعه پایدار و سالم، میان سلامتی و بهداشت حرفهای تعادل ایجاد شود و این امر در فرآیند برنامهریزی توسعه کشور، بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
باید همواره به خاطر داشت که سه مقوله بهداشت، ایمنی و محیطزیست اثرات همافزایی بر یکدیگر دارند و اثر همزمان آنها در بهرهوری کار به مراتب بیشتر و گستردهتر میشود. در جهان نیز پس از جنگ جهانی دوم بحث تلفیق این سه موضوع مطرح شده است و تاکنون بهطور جدی بر اساس آن عمل شده است، بهطوری که پیادهسازی یکپارچه HSE در یک جامعه، نشانه تمدن و سطح فرهنگ مردم جامعه تلقی میشود. فقدان هریک از آنها میتواند تأثیر منفی بر انسجام این نظام مدیریتی یکپارچه داشته باشد. با توجه به نقش محوری سلامت در مبحث HSE و اینکه هدف عالی هر یک از این سه موضوع حفظ سلامت و زندگی انسان است، توجه جدیتر به حوزه بهداشت طلبیده میشود.
یک سیستم مدیریت HSE در محیطهای صنعتی زمانی میتواند بهطور مؤثر به اهداف خود برسد که سبب جلوگیری از بروز حوادث، کاهش خسارات مالی و صدمات جانی، حفظ منابع و محیطزیست و افزایش بازده کاری شود. به همین دلیل لازم است که ریسکهای تهدیدکننده افراد، محیطزیست و اموال بهطور سیستماتیک شناسایی و ارزیابی شود و اقدامات کاهشدهنده آنها اجرا شود؛ لازم است که هرگونه اقدامی در راستای صیانت از بهداشت و سلامت جسمانی نیروی کار انجام شود. ریسکهای بهداشتی بهطور سیستماتیک ارزیابی شود تا تدابیر مناسبی در پیش گرفته شود. صلاحیت پرسنل بهطور مرتب ارزشیابی شود و به دنبال آن برنامههای آموزشی مناسب تنظیم و اجرا شود. هر نوع حادثه، شبه حادثه یا شرایط ناایمن باید بهطور مکتوب گزارش شود و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و برای پیشگیری از وقوع مجدد آنها عملکرد مناسب صورت پذیرد. تجارب بهدستآمده از این آنالیز بهطور سیستماتیک به اطلاع کلیه واحدهای عملیاتی رسانده شود و در آمادگی برای عملیات آینده استفاده شود. در هر فعالیتی اجرای خطمشی HSE بهطور دورهای کنترل شود. در هنگام انجام ممیزیها، بازرسیها و بازنگریهای درون سازمانی لازم است که میزان کارایی HSE نیز ارزیابی شود.
به منظور پیادهسازی فرهنگ HSE در یک سازمان باید برای آن ارزش خاصی را تعیین کرده، تعهد مدیران را تقویت و دورههای آموزشی مناسبی را برای کلیه سطوح سازمانی برگزار کرد. با توجه به نقش کلیدی پیمانکاران در انجام عملیات صنایع نفت و گاز کشور، منطقی است که مدیران شرکتها، به موازات توجه به سایر جنبههای مدیریتی از قبیل کیفیت، اقتصاد، تکنولوژی و تولید، مدیریت در جنبههای بهداشت حرفهای، ایمنی و محیطزیستی شرکت خود به ویژه پیمانکاران را نیز مدنظر داشته باشند. ارزشیابی و انتخاب پیمانکاران و کارپردازان باید برحسب کارایی آنها در زمینه HSE اکتشاف و تولید صورت پذیرد. لازم است که مسئولیتهای آنها در زمینه HSE بهطور واضح در قراردادها تبیین شود زیرا بهبود در عملکرد کلی سازمان بدون پرداختن به این جنبهها امکانپذیر نیست. بررسی تجارب شرکتهای نفتی موفق دنیا نشان میدهد که سرمایهگذاری روی سلامتی، ایمنی و محیطزیست از اولویت بالایی برخوردار است و مسئله محیطزیست یکی از نگرانیهای دائمی در اکتشاف و تولید کلیه سطوح سازمان است.